-
مرثیه برای عمران صلاحی
دوشنبه 20 آذرماه سال 1385 20:46
خُب «حالا حکایت ماست» ما ماندهایم و کمی مرگ که قطرهچکانی هر روزه نصیبمان میشود. * آخر برادرم، عمران! ارزش داشت زندگی که بهخاطر آن بمیری؟ * همه اندوهناکاند بقالیها که خریداری از کفشان رفته است روزنامهها، کهنهفروشیها، شاعران که شغل دومشان تجارت رنج است، و قاتلان که مفت و مسلم نمونهی سربهراهی را از دست...
-
روزگار غریبی ست نازنین
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1385 20:40
روزگار غریبی ست نازنین دهانت را می بویند، مبادا، که گفته باشی: دوستت میدارم. دلت را می بویند. روزگار غریبی ست، نازنین. و عشق را کنار تیرک راه بند، تازیانه می زنند. عشق را ، در پستوی خانه، نهان باید کرد. درین بن بست کج و پیچ سرما، آتش را، به سوخت بار سرود وشعر، فروزان میدارند. به اندیشیدن خطر مکن، روزگار غریبی ست...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1385 20:45
ما ز قرآن مغز را بر داشتیم پوست را پیش خران انداختیم . ((مولانا))
-
ادبیات کودک-(۲)- اسماعیل اویاراوغلو
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 22:20
شعر کودک و نوجوان(2) برگردان اشعار،،اسماعیل اویاراوغلو،، شاعر ترک 1 )- کودک و بغض : با خواندن روزنامه ی پدر....هر روز....بغضم میگیرد....... در درونم........شیر پشمالوی خشم آلودی می غرد: ،،.... دیروز در حادثه دو نفر کشته شد.........،، ،،......جوانی زیر شکنجه پلیس جان باخت ......،، ،،.....قاتلین جوانان کشته شده پیدا نشد...
-
شعر کودک
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 11:04
ادبیات ترک شعر کودک و نوجوان برگردان نمونه هایی از اشعار،، اسماعیل اویاراوغلو،، 1)-کودک وشعر: عموهای عینکی حرفای عجیب غریبی تو کتاب می نویسن اسم شونو ،، شعر میذارن،،. من ازون وراجی یا هیچ چی حالیم نمیشه چون توشون؛ از نان و بستنی و بادبادک حرفی پیدا نمیشه. _____________________________________ 2)-کودک و شب: دوست...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 13:34
عقل چیست؟ ارسطو می گوید، عقل نیرویی است که معلومات منقوش در ذهن انسان بوسیله حواس را پرورش داده و نتایج کلی از آن میگیرد. دکارت عقل را قوه درست حکم کردن و تمییز خطا از صواب می پندارد. از دیدگاه هگل عقل جوهر جهان است.ذات مطلق و کل هستی همان عقل کل یا عقل مطلق است که عقول جزیی پرتوی از آن و راهبر به سوی آن است. جورج...
-
سلامی به آفتاب
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 13:02
به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد. به جویبار، که در من جاری بود.